بهــــــــــانه ای بــــرای خـ ـط خـ ـطـ ـی

بهــــــــــانه ای بــــرای خـ ـط خـ ـطـ ـی

ای روزگــار... از خـ ـط خـ ـطـ ـی هایـم ساده نـگــــذر...! بـه یـاد داشتــه باش... این دلــنـوشــته ها را یک دل، نــوشــتـه...!
بهــــــــــانه ای بــــرای خـ ـط خـ ـطـ ـی

بهــــــــــانه ای بــــرای خـ ـط خـ ـطـ ـی

ای روزگــار... از خـ ـط خـ ـطـ ـی هایـم ساده نـگــــذر...! بـه یـاد داشتــه باش... این دلــنـوشــته ها را یک دل، نــوشــتـه...!

بچه که بودیم...

بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست!

بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه...

بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم،

بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی بعضی هارو کم و بعضـی ها رو بی نهایت دوست داریم...!


بچه بودیم از آسمون بارون میومد،

بزرگ شدیم از چشمامون...

بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن،

بزرگ شدیم هیشکی نمیبینه...

بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم،

بزرگ شدیم تو خلوت...

بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن

بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه...

 

بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود!

بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه...

 

بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود!

بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم...

بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم!

بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی...


بچه که بودیم، بچه بودیم...

بزرگ که شدیم، بزرگ که نشدیم هیچ...!

دیگه همون بچه هم نیستیم...

کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم!

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیـ ــم...

نظرات 4 + ارسال نظر
هانیه شنبه 2 آذر 1392 ساعت 23:03

به سراغ من اگر می آیی ، تند و آهسته چه فرقی دارد ؟تو به هر جور دلت خواست بیا !مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست که ترک برداردمثل آهن شده در تنهایی چینی نازک تنهایی من 

یادش بخیر بچگیمون.....

آخــــــی، عزیـــــــزم...

واقعا...

Fatemeh یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 00:15 http://GHOBARIAZKHATEREH.BLOGFA.COM

کاش اینروزا مثل دوران بچگی تنها ناراحتیمون شکستن نوک مدادمون بود...کاش تنها ناراحتیمون خاکی شدن سرزانوهایمان بود...

زیبابود ریحانه جان...

آره ای کاش...
قابل شمارو نداشت خانومی...

Fatemeh یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 01:19 http://GHOBARIAZKHATEREH.BLOGFA.COM

آپم...
خوشحال میشم سربزنی

محمدرضا دوشنبه 11 آذر 1392 ساعت 22:03 http://mohammadreza-mahsa.blogfa.com/

سلام
متن زیبایی بود...
یاد دوران بچگی بخیر.....

سلام
خواهش میکنم.
بله...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد