گاهـ ـــی ﻭﻗﺘـــــﻬﺎ...
ﭼـﻪ ﺳــــﺎﺩﻩ ﻋﺮﻭسـ ـــﮏ ﻣﯿﺸﻮﯾﻢ...
ﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ!
ﻧﻪ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﻓﻘﻂ ﺳﮑـ ـــﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﮐﺴــﯽ ﻧﺪﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﻤـ ــــﺎﻥ چـه ﻣﯿﮕـﺬﺭﺩ...!
خـــدای مهربانـــم...
با تو بهترین ها را تجربه کردم، بی تو بدترین ها را...
با تو شیرین ترین لحظه هایم را نقاشی کردم، بی تو تلخ ترین ها را...
من با تو دنیایم را زندگی کردم و بی تو جهنم را...
دوستت دارم...
...بعضــ ـــی آدم هــــ ــــا مثل جُمعــــــه می ماننــــــد
معلــــــــوم نمیکننــــد،
“فــــــرد” هستنـــــد یا ” زوج” ...
پــ ــر از ابـهـامنـــ ـــد...
عیـــــد سعیـــد فطـــــــر...
عید آسودگی از آتش غفلت و رهیدگی از زنجیر نفس...
خدایــــــــا
خروج از ماه مبارک رمضان را برای ما مقارن با خروج از تمامی گناهان قرار بده...
آمین...
همیشه دعـــــا کنید...
چشمانــی داشته باشید که
بهترین ها را در آدم ها ببیند...
خطاکار ترین ها را ببخشد...
ذهنـــی که
بدیها را فراموش کند...
و روحـــی که
هیچگاه، ایمانش به خدا را از دست ندهد...
خدایـــا...
راهــی نمیبینم!
آینــده پنهــان است، امــا مهـــم نیست...
همیــن کافیست که تـــو راه را میبینی و مــن تـــو را...
شب قــــدر...
شب شناخت قدر خویش،
شب نیایش و شب بارش چشم های خاکیان،
شبی که باید قدر خویش را بشناسی، تقدیر خویش را رقم بزنی
و خویشتنِ جدید را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی...
در این روزها و شبهای مقدس نیم نگاهی را محتاجم
که دوستی به پهنای قلب مهربانش به سوی کلبه ی ویرانه ی دل من بیندازد...
پس...
التمــــــاس دعـــــــا در لحظات قشنگ خلوتتان...
بلندترین ارتفاع برای سقوط ، افتادن ازنگاه مهدی فاطمه است؛
نگاه پر محبتش را هرلحظه برایتان آرزومندم....
...اللهم عجل لولیک الفرج...