ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کوچیک تر که بودم فکر می کردم بــــــــارون اشک خداست...
ولی مگه خـــــــدا هم گریــــــــه می کنه؟چرا باید دل خدا بگیره!!!
دوست داشتم زیر بـــــارون قــــدم بزنم تا بوی خدا رو حس کنم...
اشک خدا رو تو یه کاسه جمع کنم؛
تا هر وقت دلم گرفت کمی بنوشم تا پاک و آسمونی بشم!
آسمون که خاکستری می شد...
دل منم ابـــــــــــری می شد...
حس میکرم که آدمـــــــــــا دل خــــــــدا رو شکستند...
یا از یاد خدا غافل شدند...
همه می گفتند بـــــــــــاران رحمت خداست...
ولــــــــــــــی...
حس کودکــــــــــــانه من می گفت:
خـــــــــــدا دلش از دست آدمــــــــــــا گرفته.................
سلام ریحانه خانم
هر چیزی که پنهان و مخفی باشه دیگه بهش آشکار نمیگن و هر چیزی هم که آشکار باشه دیگه مخفی نیست
ولی یکی رو میشناسم که هم پنهانه و هم آشکاره!!
خوشحال میشم نظرتون رو دربارش بدونم
در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش “علف هرز” و “گل سرخ” یکیست..
خیلی خیلی قشنگ بود عزیزم.واقعا چه لذتی داره قدم زدن زیر بارون.
خواهش گلــــــــــــم...
واقعـــــــــــــــــــا.............
منم عاشق قدم زدن زیر بارونــــــــــم؛
آدم یه حس خوبی بهش دست میده...
سلام دوست عزیز از وبتون خوشم اومد ؛!!!
با اجازتون رفت تو لینک هاى وبم ...
از این به بعد منتظر نظراتم باشید ...
http://my-truelove.blogfa.com