ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند ، به جز مداد سفید!
هیچ کسی به او کار نمی داد...
همه می گفتند:«تو به هیچ دردی نمی خوری!»
یک
شب که مداد رنگی ها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند، مداد سفید تا صبح کار
کرد؛
ماه کشید، مهتاب کشید و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...
صبح توی جعبه ی مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد!!!
جالب بود