بهــــــــــانه ای بــــرای خـ ـط خـ ـطـ ـی

ای روزگــار... از خـ ـط خـ ـطـ ـی هایـم ساده نـگــــذر...! بـه یـاد داشتــه باش... این دلــنـوشــته ها را یک دل، نــوشــتـه...!

بهــــــــــانه ای بــــرای خـ ـط خـ ـطـ ـی

ای روزگــار... از خـ ـط خـ ـطـ ـی هایـم ساده نـگــــذر...! بـه یـاد داشتــه باش... این دلــنـوشــته ها را یک دل، نــوشــتـه...!

عناوین یادداشت‌ها

  • بلندشو... چهارشنبه 15 شهریور 1391 08:34
    شنـــــــــگول را خــــــــورده است... گـــــــــــــرگ منـــــــــــگول را تکـــــــــه تکـــــــــه می کنـــــــد... بلنــــــــــد شو عـــــــــزیــــــــــزم ! این قصـــــــــــه بــــــرای نخوابیـــــــــــدن است...
  • صرف... یکشنبه 12 شهریور 1391 13:16
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 آدم های دنیای من فعل هایی را "صرف" میکنند که برایشان "صرف" داشته باشد ...
  • هیچ چیز در این دنیا واقعا خراب نیست... یکشنبه 12 شهریور 1391 11:34
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 هیچ چیز در این دنیـــــــا واقعا خراب نیست... حتی ساعتی که از کار افتاده، در روز 2 بار ساعت را درست نشان میدهد... توماس ادیسون
  • قوی باش... شنبه 11 شهریور 1391 11:23
    آن‌قدر قوی باش تا هر روز با زندگی روبه‌رو شوی... زندگی یک مسابقه نیست... بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را باید لمــــــــس کـــــــــرد... چشیــــــــــــد... و لــــــذت بــــــرد...
  • آن سفر کرده... جمعه 10 شهریور 1391 11:21
    ممکنه منتظر مهمان عزیزی بود ولی مهیای پذیرش او نبود ؟! البته که غیر ممکنه ! افسوس که ما " غیر ممکن " رو ممکن ساختیم و " ممکن " رو غیر ممکن ... در جایی چه زیبا نوشته شده بود که : " امام زمان آمدنی نیست ، بلکه آوردنی است. " و این جمعه هم گذشت ...
  • شعار... چهارشنبه 8 شهریور 1391 11:48
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA هیچ وقت شعار نداده ام ، که به زور باید لبخـــــند زد !!! بعضی وقت ها باید تا نهایت آرامش گــــــریست ؛ آنگاه است که تبسمی میهمان لبانت می شود، که زیباتر از رنگین کمان بعد از باران است ...
  • همیشه به جلو نگاه کن... سه‌شنبه 7 شهریور 1391 11:20
    میدونی چرا شیشه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه ؟؟؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره ... بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده !!!
  • بازی با دستهای باز... سه‌شنبه 7 شهریور 1391 11:16
    دنیا بازی گل و پوچش را با ما آغاز کرده است ... دنیا دستانش را باز کرده و پوچ هایش را نشانمان داده است ... و عاقبت انسانهایی که پوچی و پستی را انتخاب نموده اند؛ و همینطور گلهایش را و عاقبت انتخاب کنندگان آن را. کاش در این بازی ساده ، سخت بازنده نشویم ... آری دنیا، بازی گل و پوچش را - با دستهای بازش - با ما آغاز کرده...
  • راز... دوشنبه 6 شهریور 1391 11:27
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA هر چیزی که نگهبان آن بیشتر باشد استوار تر گردد ؛ مگر “راز” که نگهدار آن هرچه زیادتر باشد ، آشکار تر ... ( افلاطون )
  • پل... یکشنبه 5 شهریور 1391 12:29
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نیست ! چون باعث میشود نتوانید به جایی برگردید ، که از همان ابتدا هرگز نباید قدم...
  • کآش هَنوزْ بَچهـ بودمــ ... شنبه 4 شهریور 1391 11:49
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 بدین وسیله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم! می خواهم به گذشته برگردم، وقتی همه چیز ساده بود، وقتی داشتم رنگها را، جدول ضرب را و شعرهای کودکانه را یاد می گرفتم، وقتی نمی دانستم که چه چیزهایی نمی دانم و هیچ اهمیتی هم نمی دادم!! می خواهم فکر کنم که...
  • خدا... پنج‌شنبه 2 شهریور 1391 13:46
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 پدرم می گوید: کتـــــــاب مادرم می گوید: دعــــــــا ومن خوب می دانم ... که زیباترین تعریف خدا را فقط می توان از زبانِ گُـل ها شنید ......
  • زندگی... چهارشنبه 1 شهریور 1391 11:32
    هر جا که زندگی میرود ما نمیرویم، ما راه خودمان را میرویم تا عاقبت به زندگی برسیم ...
  • پدر... سه‌شنبه 31 مرداد 1391 12:43
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه ؛ پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه ؛ مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت ! پدرم لبخندی زد و گفت : یادته وقتی بچه...
  • عید فطر مبارک... یکشنبه 29 مرداد 1391 00:41
    من همیشه شب های عید دلم تنگ میشود برای "ربنا"... و سفره ی ساده ی افطار... برای پیامک های التماس دعا... و زمزمه های در گوشی خدا... برای رمضانی که... نمیدانم تا رمضان بعد... خدایا به حرمت عید فطر نیکوترین سرنوشت ها... حلال ترین روزی ها... پرباران ترین زیارت ها... خالص ترین نیت ها... صالح ترین عمل ها... مقبول...
  • پت و مت... پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 16:48
    دوره ای شده که حاضریم . . . جای ِ "پت" باشیم ، اما . . . یه دوست واقعی مثه "مت" داشته باشیم . . .
  • ابتکار جالب یک عکاس با قطره های آب!!! چهارشنبه 25 مرداد 1391 12:37
    ادامه مطلب رو از دست ندید!
  • خنده از ته دل... سه‌شنبه 24 مرداد 1391 12:20
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 در زمان ما خنده ارزان نیست ... خنده ای از ته دل ... تا بخواهی پوزخند و زهرخند و ریش خند ... اما ... کاش یک خنده ی پاک می جستی ... قابش می کردی و به دیوار اتاقت می کوبیدی !!!
  • گناه... دوشنبه 23 مرداد 1391 13:19
    تصمیمش رو گرفته بود... ولی قبل از اینکه تصمیمش رو عملی کنه؛ کبریتی زد، صدای روشن شدن گوشش، و بوی گوگرد مشامش رو پر کرد ... در افکار خودش بود که نگاهش بر چوب کبریت لاغر اندامی لغزید که آتش از سرش به جونش افتاده بود و هر لحظه به انگشتهاش نزدیک می شد... به خودش گفت مشکلی نیست و تکرار کرد: من مقاومت می کنم... مقاومت می...
  • تفاوت... یکشنبه 22 مرداد 1391 13:28
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 تفاوت است بین : چیزی که نمایش میدن... و چیزی که واقعا هستن... پس لطفا مراقب باش... چون این روزها، همه به بازیگری و نقش بازی کردن علاقه مند شده اند..............
  • لیاقت... شنبه 21 مرداد 1391 12:02
    بر خاک افتادن ... لیاقت و سعادت می خواهد ... اگرکه در برابر خداوند متعال باشد، ذلت و شقاوت می خواهد ... اگر در برابر غیر خدا باشد، لیاقت و سعادت برایت آرزو دارم ...
  • ماه من غصه چرا؟!... جمعه 20 مرداد 1391 13:51
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 ما ه من ! غصه چرا ؟! آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز ... مثل آن روز نخست ... گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد ! یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان، نه شکست و نه گرفت ! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید ودر آغاز بهار،...
  • ...شب قدر... پنج‌شنبه 19 مرداد 1391 14:33
    آری ما را بر عظمت و شناسایی آن راهی نیست . . . تنها می توان در زیر باران رحمت " لیله القدر " ایستاد تا بر ما ببارد . . . و جانهایمان را از زلال خود شست وشو دهد و پاک سازد . . . در این روزها و شبهای مقدس نیم نگاهی را محتاجم . . . که دوستی به پهنای قلب مهربانش به سوی کلبه ی ویرانه ی دل من بیندازد . . . پس ای...
  • بیابان... چهارشنبه 18 مرداد 1391 13:18
    وقتی در بیابان بی خبری قدم بر می داری . . . آغاز این راه را، پایانی نیست !!!
  • التماس دعـــــــــــــــــــا... سه‌شنبه 17 مرداد 1391 13:01
    کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت... سفری بی همراه... گم شدن تا تنهایی محض... یار تنهایی من با من گفت: هر کجا لرزیدی... از سفر ترسیدی... تو بگو از ته دل... من خدا را دارم.............. امشب رحمت دوست جاریست، مانند رود، نه ! مانند باران ... اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید ... کسی اینجا محتاج دعاست ... اگر یادتان بود باران...
  • یادتونه... دوشنبه 16 مرداد 1391 14:59
    یادتونه: زنگ تفریح که تموم میشد این مامورای آب خوری از یزیدیم بدتر میشدند... مگه می ذاشتن آب بخوریم! یادتونه: تونیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز! (این وسطیه چه حالی میکرد واسه تقلب! ) یادتونه: نوزده و نیم میشدیم از بس گریه می کردیم به هق هق می افتادیم با ارفاق بیست میداد......
  • هی زندگی... یکشنبه 15 مرداد 1391 12:52
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA هــــــــی زنــــــــدگــــــــــــــــــــی بیـــــــــــــــــــا دوتــــــــــــــــایـــــــــــــــــی بخنــــــــــــــــدیــــــــــــــــم بــــــــــه هــــــــــــــم !!!!!!!!
  • هر چی دوست داری تیتر بزن... شنبه 14 مرداد 1391 12:46
    دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد . . . دانشگاه که قبول شد، همه گفتند : با سهمیه قبول شده ! ! ! ولی ... هیچوقت نفهمیدند ، کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد بابا ! . . . یک هفته در تب ســـــــوخت ........... .
  • ...یا امام حسن مجتبی(ع)... شنبه 14 مرداد 1391 12:43
    پانزده روز ریاضت را در این ماه طاعت، یک نفس دویده ‏ایم تا در بشارت ولادت او، مژده عشق بشنویم و مژدگانی مهر بگیریم! او که از اشراق مهربانی‏ها طلوع کرده و در بستر بخشندگی، دامن گسترده است، ولادت امام حسن مجتبی بر شما مبارک!
  • تلخ یک حرف... پنج‌شنبه 12 مرداد 1391 14:07
    life is one way with lots of branches go on the branch that reach on the top of the tree life ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگی با مشکلات بدون میمش شیرینه ... پس خودتُ درگیر یه حرف نکن ...